همه ما در دوران کودکی، عاشق شنیدن قصههای هیجان انگیز بودیم. وقتی قصهگو شروع به گفتن داستان میکرد، هر لحظه منتظر شنیدن ادامه قصه بودیم و در قسمتهای حساس، سراپاگوش میشدیم تا از اتفاقات بعدی آگاه شویم. همهی اینها به دلیل قدرت قصهگویی شخصی بود که با به بهترین شکل داستان را برایمان روایت میکرد.
سالها از آن دوران گذشتهاست. شاید اکنون شخصیتهای قصههای قبلی دیگر برایمان جذاب نباشند، اما علاقه ما به شنیدن داستانهای جالب همچنان ادامه دارد!
برای اینکه بدانید انتخاب روش مناسب در روایت داستان برند شما برای مشتری تا چه حد اهمیت دارد، به این مثال توجه کنید:
دوست شما با یک محصول جدید به خانه شما آمده و کل مشخصات محصول را از روی دستورالعمل آن برایتان میخواند. سپس به شما میگوید که بسیار از این محصول راضی است و از شما میخواهد آن را خریداری کنید. به نظر شما این کار خیلی عجیب نیست؟
بیشتر بخوانید : سئو مارکتینگ و برندینگ چیست ؟
راهکار بهتر این است که دوست شما ابتدا مقدمات را برای شما آماده سازی کرده و پیش زمینهای از کاربرد این محصول ارائه دهد. سپس با توجه به جلب علاقهتان، به شما پیشنهاد کند آن محصول را خریداری کنید. حالا تصور کنید دوست شما یک کمپانی است که سعی در فروش محصولاتش دارد.
همانطور که دیدید، اگر کمپانی برای فروش محصول خود خط داستانی جذابی داشته باشد که شما نیز با آن همذات پنداری کنید، استراتژی فروش این کمپانی بسیار موفقتر خواهد بود.
پس اگر شما هم قصد دارید داستان برند خود را به شکل جالبی برای مردم روایت کنید، این نکات ساده ولی کاربردی به شما کمک خواهند کرد:
1. جایگاه کنونی برندتان کجاست؟
به غیر از حالتی که برند شما تازه شروع به فعالیت کرده باشد، باید قبل از اینکه داستانی جدید برای برند خود تعریف کنید، بدانید که از پیش مردم درباره این برند چه دیدگاهی داشتهاند.
این بدان معنی نیست که باید همواره یک روند ثابت داشته باشید. همانطور که مردم با گذر زمان تغییر میکنند، شخصیت برند شما نیز باید تکامل پیدا کند. اما این مهم است که بدانید کار را از کجا شروع کردید و دورنمای برندتان کجاست!
2. ارزشهای اصلی کمپانی را در نظر بگیرید
قبل از اینکه هر نوع خدمات یا محصولی را در معرض دید مردم قرار دهید، حتماً به این موضوع واقف باشید که آیا این کار با ارزشهای برند شما هماهنگ است؟ و آیا خط داستانی که تعریف میکنید همان صدای برندتان است که میخواهید به گوش مصرف کنندگان برسد؟
اگر جوابتان بله است، پس با قدرت به کارتان ادامه دهید.
3. بدانید که برای چه داستان برند را روایت میکنید
قصد شما از این کار یادآوری جایگاه برند در نزد مشتریان حال حاضرتان است؟ یا میخواهید توجه مشتریان آینده را به خود جلب کنید؟ داستانی که جذاب و موثر باشد، دنبالکنندگان را تبدیل به مشتریان وفادار شما میکند.
4. داستانتان قابل ارتباط برقرار کردن است؟
مواردی که در این متن برایتان میگوییم به سختی قابل رده بندی هستند، ولی شاید به جرئت بتوان گفت که این مورد مهم ترین نکتهای است که باید رعایت کنید. خودتان را به جای مشتری قرار داده و از بیرون به داستانتان نگاه کنید. آیا به صورت احساسی با آن ارتباط برقرار میکنید؟ آیا به اندازه کافی شما را تحت تاثیر قرار میدهد تا آن را با دوستانتان در میان بگذارید؟ آیا محتوای داستان، شما را ترغیب به استفاده از محصول یا خدمات این برند میکند؟
5. مشتری را به عنوان بخشی از برندتان در نظر بگیرید
یکی از بهترین راهها برای اثربخش بودن داستان برند این است که کمتر در مورد خودتان و بیشتر در مورد مشتریان صحبت کنید. به مشتریان احتمالی خود نشان دهید که برندتان چگونه بر روی مشتریان کنونی شما تاثیرگذار بودهاست.
6. از ویدیو استفاده کنید
استفاده از ویدیو در شبکههای اجتماعی تا حد زیادی مشارکت مردم را تضمین میکند. هیچ چیزی غیر از یک ویدیوی کوتاه و الهامبخش و یا حتی تکههایی از پشت صحنه کار، نمیتواند شخصیت برندتان را به نمایش بگذارد.
7. از ابزار مناسب استفاده کنید
حتماً شما مشتریانی دارید که در شبکههای اجتماعی مختلف با شما در ارتباط هستند. اما این به آن معنی نیست که با یک ابزار واحد و همزمان، در همه شبکهها اقدام به جلب مشارکت مردم کنید. در ابتدا ببینید مشتریان بالقوه بیشتر در کدام شبکههای اجتماعی فعال هستند و کارتان را از آنجا شروع کنید. سپس ابزار مناسب برای هر شبکه را یافته و در مواقع مناسب با هوشمندی از آن استفاده کنید.
8. ثابت قدم و مشتاق باشید
خط مشی برندتان باید کاملاً مشخص باشد تا مصرف کندگان دچار شک و تردید نشوند. هرگز طوری رفتار نکنید تا ذهن مصرفکننده آشفته شود. همیشه با صداقت از کارتان حرف بزنید و به خاطر داشته باشید که صداقت رمز موفقیت است!