قطعی اینترنت در ایران که یک هفته طول کشید، ضررهای زیادی برای کسبوکارهای آنلاین به وجود آورد. ضررهایی که گاه تا 1.5 میلیارد دلار هم تخمین زده میشود. در این گزارش صحبتهای مسئولان چند استارتاپ و گزارشهای جهانی منتشر شده را مرور میکنیم. در انتهای گزارش نیز سه فرضیه درباره آینده اینترنت در ایران را بررسی میکنیم که از همین حالا صاحبان کسبوکارهای آنلاین و شرکتهای استارتاپی را نگران کرده است.
کسبوکارهای آنلاینی مانند اسنپ، تپسی، کافهبازار و فیلیمو و نماوا و … بعد از 24 ساعت از قطع اینترنت همگانی روی شبکه ملی در دسترس بودند و پیامکهایی را مبنی بر آزاد بودن فعالیتشان به کاربران خود ارسال کردند اما وضعیت سوی دیگر این بازار یعنی کاربران کاملا متفاوت بود. استارتاپهای معتقدند تا زمانی که کاربران روی شبکه ملی فعالیتی نداشته باشند در دسترس بودن سایتشان نتیجه مطلوبی نخواهد داشت.
مردم اینترنت را با گوگل میشناسند
شایان شلیله، دبیر انجمن صنفی کسبوکارهای اینترنتی تهران معتقد است که بیشتر مردم اینترنت را با دسترسی به گوگل میشناسند. او میگوید: «از اینرو زمانیکه گوگل فیلتر میشود، میگویند اینترنت نداریم. بر همین اساس کاربران با جستوجو در گوگل هدف موردنظر خود را پیدا کرده و کم پیش میآید که آدرس یک سایت را در آدرسبار تایپ کنند. بنابراین در دسترس بودن سایت کسبوکارها در بستر اینترنت ملی فایدهای برایشان ندارد.»
او معتقد است بخش بزرگی از زیرساختهای استارتاپها در خارج از ایران هستند و حتی اگر استارتاپها بخواهند این زیرساختها را به ایران منتقل کنند این کار یک هفتهای و بهراحتی ممکن نیست و با مشکلات زیادی همراه است.
قطعی اینترنت و سقوط فروش 15 میلیونی به 50 هزار تومان
محمد رهی، بنیانگذار دو استارتاپ زودشور و داروخانه آنلاین با ارائه آمار از یک استارتاپش در هفته گذشته میگوید: «درست است که سایتهایمان بر بستر شبکه ملی در حال فعالیت است اما درآمد داروخانه آنلاین از روزی 12 تا 15 میلیون به 50 هزار تومان رسیده است. این آمار ناکارآمد بودن این بستر را نشان میدهد. از طرفی فعالیتهای استارتاپهای مانند تپسی و اسنپ بر پایه برندشان است.
باید درنظر گرفت که همه استارتاپها تپسی و اسنپ نیستند و مردم وقتی برای دسترسی به برخی نیازهایشان مانع جدی به وجود آید آنها را کنار میگذارند اما برخی نیازها مانند حملونقل را سعی میکنند به هر طریقی شده مرتفع کنند.
مردم با جستوجو کردن و عادتهایی که در 10سال گذشته شکل گرفته به نیازهایشان در فضای وب پاسخ میدهند. از اینرو بدون اینترنت بینالمللی باید فاتحه استارتاپها و هر کسبوکار آنلاینی را در اقتصاد کشور خواند.»
قطعی اینتنرت و افت 90 درصدی زرینپال
اما دامنه محدودیتها در حوزه استارتاپهای فینتک هم خیلی جدیتر و هم خیلی تاثیرگذارتر بود. مصطفی امیری، مدیرعامل استارتاپ زرینپال که در حوزه خدمات پرداخت آنلاین فعالیت میکند،میگوید: «شاید به ظاهر از روز دوم محدودیت اینترنت دیگر اختلالی در ارائه سرویس شرکت ما وجود نداشت اما زرینپال با افت شدید تراکنش و درآمد روبهرو شده است. در حال حاضر حدود 106هزار کسبوکار اینترنتی از خدمات پرداخت زرینپال استفاده میکنند. در روزهای اول قطعی اینترنت، گردش روزانه 15تا 16میلیاردی این کسبوکارها به 400 تا 500میلیون تومان کاهش پیدا کرد.
همچنین 130 تا 150هزار تراکنش در روز به 5تا 6هزار تراکنش رسید که روز سوم قطعی اینترنت با توجه به کمرنگ شدن اختلالات داخلی به 12 تا 13هزار تراکنش رسید. این عدد 10درصد تراکنش روزانه در حالت عادی زرینپال است. نکتهای که حائز اهیمت است این است که شاید زرینپال و کسبوکارهای مشابه و بزرگ بتوانند برای دو ماه این شرایط را مدیریت کنند اما کسبوکارهای خرد دچار خسارتهای جبرانناپذیری میشوند. چه بسا بعضی از آنها در این میان از بین میروند.»
سرمایهگذارهای استارتاپی را ترساندیم!
رضا الفت نسب، عضو هیات مدیره اتحادیه کسبوکارهای مجازی با اشاره به نوع ضرر و زیانها وارده بر استارتاپها میگوید: «ضرر و زیانی که قطعی اینترنت روی این اکوسیستم داشته است تنها مادی نبوده و بخش بزرگی از این زیانها معنوی است.
مدتی است که میزان و تعداد سرمایهگذاری خارجی در ایران و سرمایهگذاری خطرپذیر بسیار کم شده است و ما بهدنبال آن بودیم که زمینه را برای ورود سرمایهگذارها فراهم و آنها را برای سرمایهگذاری روی استارتاپها ترغیب کنیم اما باتوجه به اتفاقات اخیر دیگر بعید بهنظر میرسد که بهراحتی سرمایهگذاری روی این کسبوکارهای نوپا انجام شود. درواقع تنها بخش مادی نیست که دچار ضرر و زیان شده است بلکه این ابعاد هم باید درنظر بگیریم.»
الفتنسب در ادامه میگوید: «این اتفاقات باعث شده است که فروش بسیاری از استارتاپها در شهرها و روستاها متوقف شود و ضرر و زیان بسیاری ببینند. مورد بسیار مهم این است که مسئولان باید زمینهای را فراهم کنند تا در صورت بروز هر نوع مشکلی بستر فعالیت استارتاپها با مشکل مواجه نشود و دیگر شاهد زیانهای اینچنینی برای این کسبوکارها نباشیم.
نباید یک تصمیم موجب توقف رشد استارتاپهای ایرانی شود.» الفتنسب با اشاره به فرهنگسازی و آماده ساختن زیرساختهای مناسب برای استارتاپهای داخلی میگوید: «با توجه به قطع اینترنت بینالمللی و در دسترس نبودن گوگل، موتور جستوجو پارسیجو نیز فعال بود اما به علت نبود زیرساخت مناسب برای این استارتاپ نتوانست خدمات خوبی را در این مدت ارائه دهد. اگرچه بنیانگذار پارسیجو ادعا کرده سرورهای لازم برای ارائه درست خدمات را در اختیار آنها قرار ندادهاند.»
زیان قطعی اینترنت بالاخره چقدر بود؟
یکی از بحثهای داغ روزهای اخیر محاسبه میزان ضرر و زیان قطع اینترنت در کشور بود. هرکسی به شیوه خودش برآورد می کرد اما رقمی که اکثرا به آن استناد میکردند، محاسبه آنلاین وب سایت «نتبلاکس» بود. یک سایت معتبر بین المللی که رسانههای داخلی و خارجی برای محاسبه تعداد کاربران فعال در ایران هم مرتب به آن ارجاع میدادند. این وبسایت در روزهای اول ضرر و زیان قطعی اینترنت در ایران را روزانه رقمی حدود 360 میلیون دلار اعلام میکرد.
مدتی بعد اما نت بلاکس محاسبات قبلیاش را اصلاح کرده و میگوید هر روز قطعی اینترنت در ایران 61 میلیون و 170 هزار دلار است. این یعنی 6 روز و 18 ساعت قطعی اینترنت در ایران نزدیک به 412 میلیون و 901 هزار دلار خسارت داشته. نت بلاکس توضیح نداده چرا و چطور مبنای محاسبه این عدد تغییر کرده اما بعضی گمانه زنی کردند که شاید ابتدا این سرویس این مسئله را لحاظ نکرده که بعضی کسب و کارها و مبادلات بانکی با استفاده اینترنت داخلی قابل انجام بود.
البته محسن جلال پور رئیس پیشین اتاق بازرگانی ایران در گفت و گو با خبر آنلاین همین رقم یک و نیم میلیارد دلار ضرر را برای یک هفته تایید کرده و گفته: «ما امروز به عنوان صادرکننده تنها راه ارتباطیمان اینترنت است و هیچکدام از طرفهای مقابل در هیچکجای دنیا با قطعی اینترنت، کار دیگری نمیکنند.
دیگر دورهای که به صورت فکس و تلفن و نامهنگاری کار انجام میدادیم، گذشته است. در دوره یک هفتهای که اینترنت نداشتیم، عملا برای ارتباطات کاری مستاصل بودیم؛ مثل ارتباطات حملونقل، فروش و بازار. تقریبا میتوان گفت بخشی از بازار را به دلیل اینکه نتوانستیم ارتباط مستمر داشته باشیم و ایمیل طرف حسابها را جواب دهیم، از دست دادهایم.
براساس آنچه که جمعبندی بزرگان کشور است، در طول یکهفته گذشته ۱.۵ میلیارد دلار خسارت به بخش اقتصادی کشور وارد شده است.»
سه فرضیه درباره آینده اینترنت در ایران
1. فرضیه خوشبینانه؛ ادامه مثل سابق
قطعا ته دلمان علاقه داریم همه چیز مثل سابق ادامه پیدا کند و اینترنت مثل گذشته برقرار باشد. فعلا سعی میکنیم با این فرضیه خوشبینانه زندگی کنیم و البته آماده باشیم تا در صورت رخ دادن هر اتفاقی، اینترنت راحتتر و زودتر از اتفاقی که گذشت، قطع شود. زندگی با واتساپ، تلگرام فیلتر شده، اینستاگرام و گوگل دوستداشتنی.
در این جا یک نظریهای وجود دارد که فرضیه خوشبینانه ما را تقویت میکند. برخی آگاهان میگویند شبکههای اجتماعی و به خصوص اینستاگرام به مثابه دماسنج برای سنجش افکار عمومی تبدیل شده و به همین دلیل برخی مسئولان مخالف مسدودسازی این شبکهها هستند. این شبکهها به خوبی علاقهها و نگرانیهای طیف بزرگ خاکستری جامعه را بازتاب میدهند و با همین تابش نور اندک، میتوان پیشبینی رفتارشناسی جامعه را انجام داد.
شاید به همین دلیل، مسئولان اجازه دهند به جز موارد بجرانی، شبکههای اجتماعی همچنان باز بمانند و اندک زندگی در آن جریان داشته باشد. با این فرضیه اما کاربران احتمالا پیامرسانهای داخلی و برنامههای مورد نیاز را در گوشیهای خود حفظ خواهند کرد تا در مواقع مشابه، دسترسیشان به یکدیگر به طور کامل حذف نشود. همین اتفاق نیز یک پیروزی بزرگ برای نرمافزاهای داخلی محسوب میَشود.
2. فرضیه محتطاطانه؛ فیلترینگ گستردهتر
با مرور صحبتهای برخی مسئولان در هفته گذشته در مییابیم که حداقل بخشی از حاکمیت نسبت به شبکههای اجتماعی و ادامه فعالیت آنها دیدگاههای خوبی ندارند. این گروه در تلاش هستند تا دسترسی به شبکههای اجتماعی خارجی سختتر از گذشته شود و گَرد فیلترینگ بر روی واتساپ و اینستاگرام بنشیند.
شاید بگویید در صورت فیلتر شدن این شبکهها، مانند تلگرام اتفاق خاصی برای آنها و دسترسی کاربران رخ ندهد. متاسفانه این گزاره شما غلط است. نکته اولی که باید به آن توجه کنید این است که اپلیکیشنی مانند اینستاگرام، حجم زیادی دارد و استفاده از امکانات آن نیاز به سرعت بالای اینترنت دارد. در صورت وصل شدن با فیلترشکن به این شبکه اجتماعی، کاربران با مشکلات زیادی رو به رو میشوند و ناسزاهای زیادی خواهند گفت!
از سوی دیگر نباید از نظر دور داشت که در چند ماه گذشته زمزمههای زیادی مبنی برای راهاندازی و ارائه VPNهای قانونی شده است. اگر چنین اتفاقی رخ دهد، دسترسی به فیلترشکنهای فعلی نیز سختتر میشود و قشر متوسط و خاکستری جامعه کلافهتر و عصبیتر
3. فرضیه بدبینانه: سلام به اینترنت داخلی
اصلا نمیخواهیم حتی به این فرضیه فکر کنیم اما شواهد و اتفاقات این چند روز، بدجوری دلمان را لرزانده است. وزیر جوان و دولت روحانی از آزمون اینترنت داخلی نسبتا موفق بیرون آمدند و برنامهها، سایتها و اپلیکیشنهای داخلی توانستند به حیات خود ادامه دهند.
مهمتر از همه اینکه سیستم بانکی و اداری کشور بدون به وجود آمدن مشکلی به کار خود ادامه دادند. برخی کاربران میپرسند اگر قرار باشد در آیندهای نزدیک با برطرف شدن نقاط ضعف اینترنت ملی، این شبکه داخلی جای خود را به اینترنت جهانی دهد؛ چه باید کرد؟
احتمالا باید در آینده شاهد اخذ بودجهها و وامهای کلان برای گسترش موتورهای جستوجوی فارسی، پیامرسانها و ایمیلهای ایرانی باشیم.
در صورت به وقوع بیوستن چنین فرضیه بدبینانهای، سرنوشت بازرگانان، تجار، دانشجویان و کاربران عادی چه میشود؟ آیا همه ارتباطات قطع میشود؟ احتمالا نه اما اینترنت جهانی برای دستهبندیهای مشخص و شغلهای مورد نیاز ارائه میشود.
در این صورت سایر کاربران باید از طریق موتور جستوجوهای داخلی اقدام به سرچ کنند، به وسیله پیامرسانهای داخلی با یکدیگر ارتباط بگیرند و با مسیریاب داخلی به رانندگی بپردازند. ایمیلهای خود را نیز میتوانند با استفاده از سرویسهای ایمیل داخلی مانند «ایران میل» بفرستند. اگر چنین فرضیه بدبینانه و دور از ذهنی که احتمال وقوع آن حتی از یک درصد نیز کمتر است، رخ دهد؛ احتمالا حس نا امیدی و سرخوردگی در قشر متوسط افزایش پیدا خواهد کرد.